Thursday, January 13, 2011


اینجا زشت است !
و من
نمی دانم
خسته گی مفرط  تنم را
روی کدامین شانه های لرزانی
غیر خویش
ناله کنم !

اگر    داریم    می ترکیم    ایرادی  نیست ،   خب ؟


4 comments:

  1. شونه ای پیدا نمیشه !
    شایدم بشه !
    نمیدونم !

    مرسی از حضورت تو پاده من

    ReplyDelete
  2. روزي دستانت از دستانش خالي خواهد شد، آنها اينگونه مي خواهند...
    " اينم از اون نظرهايي بود كه بياي بگي بي ربط مي گم"

    ReplyDelete
  3. در شب های من..
    در شب های تاریک من..
    در اون شب های تنهای تاریک..
    جز "هیچ" هیچی همراهم نیست..

    ان آوای زشت برای من زیباترین است !نه؟

    ReplyDelete